مبعث
تعطيلي روز پنجشنبه كه به خاطر عيد مبعث بوده فرصت خوبي بود كه يه سري به خونه آقاجون اينا بزنيم كه به خاطر يه سري مسايل نتونسته بودن به مراسم تولد من بيان و هم از زخمي شدن ابروي من خبر نداشتند كه چهارشنبه عصر راه افتاديم و جمعه عصر برگشتيم
خونه بابا بزرگ كه بريم ديگه نون من تو روغنه يه حياط بزرگ با گل و گياه و يه حوض و آزادي كامل
تو حياط يه حوض آب هست كه گرچه قديمي شده ولي باب دل بچه هاست من كه هر وقت برم اونجا پاتوقم سر حوضه
عصرها که همه با هم جمع میشن تو حیاط و یه موکت بزرگ پهن می کنن و روش میشنن و ميوه مي خورن و گل ميگن و گل ميشنون خيلي به آدم حال ميده
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی