عسلعسل، تا این لحظه: 14 سال و 2 روز سن داره

بهترين هديه خدا به مامان و بابا

بازم شمال

1392/6/24 15:18
153 بازدید
اشتراک گذاری

از طرف اداره باباجون یک دوره آموزشی تو یکی از مراکز زیر نظر اداره باباجون که تو شهر چلوند آستارا هستش برگزار می شد که بایستی باباجون سه روز می رفت اونجا ، وقتی که اومد و تو خونه مطرح کرد ، مامانی گفت که نمی شه ما هم بیایم با شما ؟ 

باباجون که موقعیت رو خوب میدونست گفت که خیلی سعی کردیم ولی سوئیست خالی اونجا نیست که بشه خاناده رو هم برد و تو اکثر سوئیتها قراره که چند تااز همکاران با هم باشن تو دوره ، خلاصه فرداش بودکه باباجون تماس گرفت و گفت که سوئیت خالی رو جور کرده و با چند تا از همکاران صحبت کرده که اونها به جای دو نفر سه نفری تو اتاقها بمونن تا ما هم بتونیم بیایم و اونا که خیلی بابامو دوست دارن و احترام زیادی براش قایلن قبول کردن و یه سوئیت مونده برای ما :

خلاصه بازم توی این ماه براه افتادیم به طرف شمال ، سه روز کلاس بابا طول کشید و تو این سه روز هز روز بعد از ظهر همراه همکارای بابایی یه جای دیدنی رفتیم خلاصه خیلی خوش گذشت مخصوصاً برای من که با تمام همکاران و استاد دوره آموزشی دوست شده بودم و دایماً با همکارای بابایی بازی می کردم 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)