تـــــــــــو لــــــــــــــد
ســــــــــــــــــــــلام امروز تولد منــههههههههههههههههههههههههههه از چند روز پيش شوي لباس آغاز شده و انواع و اقسام لباسهاي خوشگل و ناز تنم كردن و تا بيام حالشو ببرم از تنم در مي آوردن و يه جاي ديگه مي رفتيم و چندتا لباس ديگه انتخاب مي كرديم تازه يه چيز باحال اونقدر تو بغل بابا و مامان لباسهاي مختلف رو ديد زديم كه منم ياد گرفتم و تو هر مغازهي لباس كه مي رفتيم من هم لباسا را دونه به دونه برمي داشتم و لاي اون يكي ها رو ديد مي زدم از صبح كه بيدار شديم تو خونه مون ول ولهاي بر پا شده تازه تا نزديكياي ظهر كل خونه تر تميز شده و ... بعد از ظهر هم خاله مينو با دختراش اومدن خونهمون براي كمك كردن به تزيين خونه و آماده ...
نویسنده :
بابايي - ماماني - بعدها هم خودم
16:11